معنی ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال ,, معنی ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال پ, معنی اdsت bcاkbj، kتmrt abj، fi jتd[i csdbj تmgdb lcbj، ukg اmcbj، oتk lcbj، jاng abj، fpاg ,, معنی اصطلاح ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال ,, معادل ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال ,, ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال , چی میشه؟, ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال , یعنی چی؟, ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال , synonym, ایست درامدن، متوقف شدن، به نتیجه رسیدن تولید کردن، عمل اوردن، ختم کردن، نائل شدن، بحال , definition,